شش هیولا (اژدهای آتش، مار دریایی، غول کوهستان، مرد اسبی، هیولای برفی و پرنده آتشین) از این سرزمین دفاع میکنند اما به یکباره آوانتیا دچار خطر میشود و هیولاها که با طلسم مالول ـ جادوگر تاریکی ـ وحشی شدهاند، سرزمینی را که روزگاری از آن حفاظت میکردند، نابود میکنند. البته پسری که یک قهرمان استثنایی است، مبارزه و نبردی بزرگ را بر عهده میگیرد، هیولاها را از نفرین آزاد میکند و سرزمین آوانتیا را نجات میدهد.
در ششگانه چهارم «نبردهیولاها» ارباب هیولاها «تالادون» ، پدر تام، برگشته است. اما تام با وحشت میبیند که پدرش روح است. او برای نجات دادن تالادون باید با هیولاهای روحی مبارزه کند و تکههای خرد شده طلسم آوانتیا را به دست آورد.
در جلد نوزدهم، تام باید با نخستین هیولا، نیکسا، مبارزه کند که مرگآفرین است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «خطوطی به آرامی روی سطح نقشه شکل گرفتند. سپس نقشه آوانتیا با تپهها، کوهها، رودها و شهرهایش ظاهر شد. اما در جنوب و شرق، سرزمینها و بخشهای جدیدی از کشور نمایان بودند...»
در دومین جلد مجموعه شش گانه «طلسم آوانتیا» اکوینوس، اسب شبحگونه، که در جنگل سرزمین ممنوع کمین کرده است، نیروی زندگی موجودات دیگر را میدزدد و تام باید از مقابل سمهای خطرناک هیولای روحی جاخالی دهد و تکه طلسمی را که اکوینوس از آن مراقبت میکند، پیدا کند. در غیر این صورت پدرش برای همیشه روح باقی میماند.
در سومین جلد این مجموعه راشوک، غول غار، میان قلههای مرگ کمین کرده است. هیولای شبحگونه با حسکردن بوی ترس قربانیانش آنها را به سنگ تبدیل میکند. در این جلد، تام برای به دست آوردن تکه دیگری از طلسم آوانتیا به تمام شجاعتش نیاز دارد و اگر شکست بخورد دیگر هرگز نمیتواند پدرش را ببیند.
در جلد بیست و دوم، جنگل مرده، شبها زنده میشود و طلسم لونا، گرگ ماهنما، جانوران را وحشی و درنده میکند. تام برای نجات پدرش باید تکههای طلسم آوانتیا را به دست آورد و به همین دلیل مجبور است با جادوی مرگآور لونا مبارزه کند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «تام در جنگل به طرف عقب حرکت کرد. تولهها طبق نقشه تام همه با هم دنبال او رفتند و از همه سو به تام حمله کردند. النا سعی کرد تولهها را به اندازه کافی از خود دور نگه دارد. برای این کار گاهی تیری را جلو پای آنها پرتاب میکرد. اما تولهها که دلشان میخواست خون تام را مزهمزه کنند، بدون ترس، از روی تیرها میپریدند و جلو میرفتند...»
آتشفشان استونوین یخزده و سرمایی مرگآور در جلد بیستو سوم بر سرزمین تابستانی سایهافکنده است که کار بلیز، اژدهای یخ، است. مالول، جادوگر شرور، اژدها را فرستاده است تا تلاش تام را برای نجات دادن پدرش متوقف کند و به این ترتیب تام میتواند پیش از آنکه دیر شود، تکه بعدی طلسم آوانتیا را به دست آورد.
آخرین جلد این مجموعه یعنی «طلسم آوانتیا» به ماجرای رودررویی تام با آخرین هیولای شبحی مالول، جادوگر شیطانی، اختصاص دارد. در این کتاب جادوگر شیطانی تا پشت درهای قصر شاه هوگو پیش رفته است! استیاث، شبح پلنگ غولپیکر، با دمهایش مردم را میگیرد و انسانهای خوب را به انسانهای بد تبدیل میکند. تام برای نجات پدرش باید آخرین تکه طلسم آوانتیا را از قلاده استیلث به دست آورد پیش از آنکه تمام مردم آوانتیا شیطانی شوند.
واحد کودک ونوجوان انتشارات قدیانی(کتابهای بنفشه) مجموعه ششگانه چهارم «نبرد هیولاها» با عنوان «طلسم آوانتیا» را در قالب 104 صفحه و شمارگان دو هزار و 200 نسخه در قطع و بهای 50 هزار ریال برای هر جلد منتشر کرده است.
موضوعات مرتبط: <-CategoryName- ><-CategoryName- >
برچسبها: